سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نیمکت سبز

 

در مقاله قبلی علت قفل شدن لباسشویی بوش را توضیح دادیم در این مقاله نیز به یکی دیگر از محصولات بوش یعنی اسپرسوساز می پردازیم و نحوه جرم گیری اسپرسوساز بوش را با هم بررسی می کنیم. رسوب زدایی اسپرسوساز بوش از جمله کار هایی است که باید برای بازیابی عملکرد اصلی این دستگاه انجام شود. نحوه جرم گیری اسپرسوساز بوش به شما کمک می کند تا با موادی که در منزل دارید، با کم ترین هزینه ممکن، جهت رسوب زدایی این دستگاه اقدام کنید.

تهیه محلول رسوب زدایی اسپرسوساز بوش در منزل، چندان کار دشواری به نظر نمی رسد. در صورتی که این مطلب را تا انتها دنبال کنید، بدون تردید می توانید با مخلوط برخی مواد هم چون سرکه، جوش شیرینی، آبلیمو و... به راحتی جرم گیری اسپرسوساز بوش را انجام دهید.

چطور رسوب زدایی اسپرسوساز بوش را انجام دهیم؟

ابتدا بهتر است بدانید که چه زمانی، باید برای جرم گیری دستگاه اسپرسوساز بوش اقدام کنید. هر زمان که متوجه شدید طعم تلخی قهوه بیش از حد احساس می شود و مزه سوختگی گرفته است، بهتر است برای نظافت دستگاه اقدام نموده و نحوه جرم گیری اسپرسوساز بوش را به کار ببرید.

رسوب زدایی اسپرسوساز بوش کمک می کند تا در هزینه های نگهداری و تعمیرات آن صرفه جویی نمایید و به افزایش طول عمر آن نیز کمک نمایید. ضمن این که توجه داشته باشید در زمان جرم گیری دستگاه اسپرسوساز بوش، نباید از مواد شیمیایی استفاده نمایید تا قطعات و ساختار داخلی آن دچار ایراد نشود.

نحوه جرم گیری اسپرسوساز بوش با سرکه

اگر به دنبال یک محلول رسوب زدایی اسپرسوساز بوش خانگی هستید، به شما پیشنهاد می دهیم با نحوه جرم گیری اسپرسوساز بوش با سرکه آشنا شوید:

·         برای جدا سازی باقی مانده عطر و طعم قهوه، پارچ را تا نیمه از آب پر نمایید.

·        سپس دستگاه را روشن نمایید تا فرآیند دم کشیدن آن طی شود.

·        حال یک لیوان کوچک سرکه سفید را با یک لیوان آب به یک مقدار ترکیب کنید.

·        آن را داخل پارچ دستگاه اسپرسوساز بوش بریزید.

·        15 دقیقه صبر کنید تا بجوشد.

·        فیلتر را جدا کرده و خوب شست و شو دهید تا بوی سرکه از بین برود.

·        سپس آن را به دستگاه متصل کنید تا چرخه دم کشیدن کامل انجام پذیرد.

·        حال پارچ را خالی کرده و آن را با آب پر نمایید و مجدد بگذارید تا پروسه دم کشیدن طی شود.

·        انقدر این کار را تکرار کنید تا دیگر اثری از بوی سرکه در دستگاه اسپرسوساز بوش باقی نماند.

·        در آخر با یک تکه پنبه با اسفنج آغشته به سرکه سفید، توری دستگاه اسپرسوساز بوش را تمیز کنید.

·        البته می توانید این بخش را با آب داغ نیز تمیز نمایید.

نحوه رسوب زدایی اسپرسوساز بوش با جوش شیرین

برای جرم گیری دستگاه اسپرسوساز بوش می توانید از جوش شیرین نیز استفاده نمایید:

·        در صورتی که تنظیمات خاصی برای دستگاه انتخاب نکرده اید، بک واش را انتخاب کنید.

·        پرتافیلتر را تعویض کنید.

·        حال مخزن آب را با استفاده از ترکیب مشخص جوش شیرین و آب تصفیه شده پر نمایید.

·        مطمئن شوید که پرتافیلتر محکم در جای خود بسته شده باشد.

·        بیش از یک قاشق جوش شیرین برای این محلول رسوب زادیی اسپرسوساز بوش استفاده نکنید.

·        آب و جوش شیرین را در مخزن با هم ترکیب کنید.

·        اجازه دهید پس از روشن کردن اسپرسوساز بوش، تمامی مراحل جرم گیری صورت بگیرد.

·        پس از خارج کردن محلول، دستگاه اسپرسوساز بوش را با آب تصفیه شده روشن کرده و تا زمانی که جوش شیرین کامل از آن خارج نشده است، این کار را تکرار کنید.

نحوه تهیه محلول رسوب زدایی اسپرسوساز بوش در منزل

توجه داشته باشید که برای جرم گیری اسپرسوساز بوش، لازم است حتما از محلول های خانگی استفاده نمایید. جوش شیرین و همین طور سرکه سفید، از بهترین گزینه های ممکن برای تهیه محلول رسوب زدایی اسپرسوساز بوش به شمار می آیند. حال اگر این دو ماده خانگی را در دسترس نداشتید، می توانید با استفاده از آبلیمو برای جرم گیری دستگاه اسپرسوساز بوش اقدام کنید:

·        ابتدا پارچ را تا نیمه از آب پر کنید.

·        باید دستگاه اسپرسوساز بوش روشن شده و فرآیند دم کشیدن طی شود.

·        یک لیوان آب و آبلیمو را به یک مقدار با هم ترکیب کنید.

·        آن را در پارچ اسپرسوساز بوش ریخته و اجازه دهید تا 15 دقیقه بجوشد.

·        فیلتر را جدا کرده و آن را به خوبی تمیز کنید.

·        مجدد فیلتر را در جای خود قرار دهید.

·        صبر کند تا چرخه دم کشیدن به طور کامل انجام گیرد.

·        پس از اتمام چرخه، پارچ را خالی کرده و آن را مجدد از آب پر کنید.

·        صبر کنید تا یک بار دیگر پروسه دم کشیدن انجام شود.

·        به قدری این کار را انجام دهید تا اثری از بوی آبلیمو در خروجی دستگاه اسپرسوساز بوش احساس نشود.

·        با آب داغ می توانید قطعات جدا شدنی دستگاه اسپرسوساز بوش را به خوبی تمیز کنید.

جرم گیری دستگاه اسپرسوساز بوش در منزل چگونه است؟

پس از رسوب زدایی اسپرسوساز بوش، باید با نحوه جرم گیری اسپرسوساز بوش و آبکشی گرم آن آشنا شوید:

·        عبور دادن آب گرم از طریق هدگروپ و پرتافیلتر را آبکشی گرم می گویند.

·        باید سینی جمع آوری آب خالی باشد.

·        لازم است به اندازه نصف ظرفیت مخزن آب جوش از طریق هدگروپ و پرتافیلتر به سینی جمع آوری آب بریزید.

·        پس از آب کشی قطعاتی هم چون پرتافیلتر، نازل بخار و هدگروپ، آن ها را جدا کنید.

·        با استفاده از حوله نرم آن ها را تمیز نمایید.

·        با کمک برس می توانید هدگروپ را نیز تمیز کنید.

آیا استفاده از محلول جرم گیری اسپرسوساز بوش تاثیر گذار است؟

حساسیت های زیادی شامل این دستگاه می شود و لازم است حتما اقداماتی هم چون نحوه جرم گیری اسپرسوساز بوش، توسط تکنسین آن انجام شود. با این که محلول رسوب زدایی اسپرسوساز بوش که در چند مدل مختلف شرح دادیم، ممکن است اثر گذار باشد، اما باز هم هیچ تضمین قطعی برای آن وجود ندارد.

ضمن این که ممکن است هر یک از مواد خانگی مانند جوش شیرین، سرکه سفید و یا حتی آبلیمو، طعم و مزه قهوه را تحت تاثیر قرار دهد و دیگر خروجی لازم را برای شما نداشته باشد. از این رو توصیه می کنیم اگر در انجام و تهیه محلول رسوب زدایی اسپرسوساز بوش مهارت کافی ندارید و نمی توانید جرم گیری دستگاه اسپرسوساز بوش را به درستی انجام دهد، به طوری که آسیبی به آن وارد نشود، می توانید با نمایندگی تعمیر اسپرسوساز بوش در تهران تماس بگیرید.

این مرکز زیر نظر آی پی امداد فعالیت داشته و سعی دارد با ارائه خدماتی نظیر تعمیر اسپرسوساز بوش در محل، به شما در صرفه جویی هزینه و وقت کمک کند و در اولین فرصت در طریق اعزام تعمیرکار، شرایط مشاهده مستقیم نحوه جرم گیری اسپرسوساز بوش را فراهم کند.


بسته شدن و عدم باز شدن درب ماشین لباسشویی بوش، جزو ایراداتی است که پیش آمدن آن علاوه بر لباسشویی بوش برای دیگر ماشین های لباسشویی نیز عادی است. اما بررسی علت قفل شدن لباسشویی بوش، مستلزم آشنایی با قطعات این وسیله و شیوه باز کردن قفل لباسشویی بوش است.

حال برای این که مشکل قفل شدن ماشین لباسشویی بوش به درستی بررسی شود، بهتر است عواملی که منجر به قفل شدن ماشین لباسشویی بوش می شوند را شناسایی و سپس با راهکار هایی که در ادامه آورده ایم، اقدامات صحیحی را جهت باز کردن در ماشین لباسشویی بوش انجام دهید.

وقتی ماشین لباسشویی بوش قفل می شود، چه کار کنیم؟

برای باز کردن قفل درب ماشین لباسشویی بوش، در مجموع 6 راهکار وجود دارد که ابتدا باید علت قفل شدن ماشین لباسشویی بوش تشخیص داده شده و پس از آن راه حل صحیح به کار گرفته شود:

1.     بررسی مسیر تخلیه و فیلتر ماشین لباسشویی بوش

2.     شکستن دستگیره

3.     ایراد در میکروسوئیچ

4.     فعال شدن قفل کودک

5.     قرار دادن مقدار زیاد لباس ها در دیگ

6.     گیر کردن البسه بین درب و محفظه

علت باز نشدن فیلتر ماشین لباسشویی بوش

بروز گرفتگی در سیستم تخلیه می تواند باعث توقف لباسشویی در زمان تخلیه آب شود و از باز کردن درب ماشین لباسشویی بوش جلوگیری کند. باید داخل دستگاه را نگاه کنید، در صورتی که هم چنان با آب پر می شود، مشکلی در پمپ رخ داده است:

·        ممکن است قفل شدن درب، به علت باز نشدن فیلتر ماشین لباسشویی بوش باشد.

·        گرفتگی در این بخش مانع از خارج شدن آب می شود.

·        هم چنین عملکرد پمپ تخلیه را تحت تاثیر قرار می دهد.

·        فیلتر کف لباسشویی بوش را باز کرده و عکس عقربه های ساعت بچرخانید.

·        گرفتگی آن را برطرف کنید.

·        حال باید به واسطه یک چرخه شستشو، تخلیه آب اضافی را انجام دهید.

·        پس از تخلیه آب داخل دیگ، می توانید برای باز کردن در ماشین لباسشویی بوش اقدام کنید.

·        لازم به ذکر است که باز کردن قفل ماشین لباسشویی بوش سری 8 نیز به همین روش صورت می گیرد.

باز کردن درب ماشین لباسشویی بوش با سیم های دستگیره

در صورتی که باز نشدن درب ماشین لباسشویی بوش به علت باز نشدن فیلتر ماشین لباسشویی بوش نبود، باید سلامت دستگیره را بررسی نماید:

·        در صورتی که دستگیره رو به جلو است، با برخی سیم ها که اطراف لبه درب قرار دارد، آن را رها کنید.

·        سیم را سمت چپ و سپس به آرامی اما محکم، سمت دسته بکشید تا مشکل قفل شدن درب ماشین لباسشویی بوش رفع شود.

آموزش باز کردن قفل ماشین با پیچ گوشتی

با عدم باز کردن قفل لباسشویی بوش پس از بررسی دستگیره، می توانید از پیچ گوشتی کمک بگیرید:

·        دسترسی خود را به پشت لباسشویی آزاد کنید.

·        نوک گیره را فشار دهید تا آزاد شود.

·        در صورت سفت و محکم بودن آن، با پیچ گوشتی سر صاف (دوسو) گیره را فشار دهید.

·        باید پیش از باز کردن در ماشین لباسشویی بوش، هر آبی که در دستگاه باقی مانده است تخلیه شود.

·        حال برای باز کردن قفل درب ماشین لباسشویی بوش اقدام کنید و سپس دستگیره معیوب را تعویض نمایید.

·        برای این که دستگیره مناسب با مدل دستگاه خود را خریداری کنید، می توانید با نمایندگی تعمیر لباسشویی بوش در تهران تماس بگیرید.

خرابی میکروسوئیچ باعث قفل شدن ماشین لباسشویی بوش می شود

میکروسوئیچ وظیفه دارد تا پس از گذشت دو دقیقه از پایان چرخه شستشو، باز کردن قفل لباسشویی بوش را انجام دهد. حال اگر این عمل پس از دو دقیقه انجام نشد، بهتر است لباسشویی را برای 5 دقیقه خاموش نمایید تا قفل سرد شده و پس از آزاد شدن، امکان باز کردن درب ماشین لباسشویی بوش میسر شود.

اما اگر با انجام این کار، هم چنان به دنبال علت باز نشدن درب ماشین لباسشویی بوش بودید ضربه ای محکم به قفل وارد نمایید و پس از باز کردن قفل در ماشین لباسشویی بوش، میکروسوییچ را تعویض کنید.

برای باز کردن قفل در ماشین لباسشویی بوش، قفل کودک را غیر فعال کنید!

احتمال می رود علت قفل شدن لباسشویی بوش، فعال شدن قفل کودک آن باشد. از این رو باید بر اساس دفترچه راهنمای فارسی لباسشویی خود، قفل کودک آن را غیر فعال نمایید.

گیر کردن لباس بین درب و محفظه، باعث قفل شدن ماشین لباسشویی بوش می شود!

گیر کردن لباس هایی مانند جوراب ها و دستمال های گردگیری و... که اندازه کوچکی دارند، بین درب و محفظه، می تواند چنین مشکلی ایجاد کرده و منجر به قفل شدن لباسشویی بوش شوند.

در صورتی که مقدار زیادی از این نوع البسه را در داخل دیگ لباسشویی قرار می دهید، پیشنهاد می کنیم حتما آن ها را داخل کیسه های پارچه بگذارید تا از گیر کردن هر کدام جلوگیری شده و مشکل عدم باز کردن قفل در ماشین لباسشویی بوش بروز پیدا نکند.

لباس ها را بر اساس ظرفیت لباسشویی بوش در دیگ جای دهید!

ممکن است علت باز نشدن درب ماشین لباسشویی بوش، قرار دادن حجم زیادی از لباس ها در داخل دیگ باشد. با توجه به ظرفیت هر ماشین لباسشویی بوش، بهتر است به این نکته دقت کنید که بیش از ظرفیت تعیین شده می تواند از باز کردن قفل در ماشین لباسشویی بوش جلوگیری کند.

ضمن این که حجم تعریف شده برای دستگاه شما، با در نظر گرفتن لباس ها پس از آب خوردن و خیس شدن آن ها می باشد. از این رو حتما مقدار لباس ها را بر اساس خیس شدن آن ها در دیگ، داخل لباسشویی قرار دهید.

البته ممکن است قرار دادن حجم زیاد لباس ها، از شروع به کار دستگاه نیز جلوگیری کند و برای کم کردن مقدار آن، با مشکل قفل شدن درب ماشین لباسشویی بوش مواجه شوید.

باز کردن قفل ماشین لباسشویی بوش سری 8 چگونه است؟

لباسشویی های بوش در سری های مختلف، روانه بازار شده اند که مشکل قفل شدن، در سری 8 آن نیز دیده شده است. حال اگر می خواهید برای باز کردن قفل ماشین لباسشویی بوش سری 8 اقدام کنید، می توانید از تمامی راهکار های ارائه شده در این مطلب استفاده نمایید و پس از بررسی علت قفل شدن در این مدل از ماشین لباسشویی بوش، آن را رفع نمایید.

نمایندگی تعمیر لباسشویی بوش در تهران، این مشکل را رفع می کند؟

همان طور که می دانید، نمایندگی های تعمیرات مرتبط با هر برند و با هر وسیله خانگی، به صورت تخصصی در زمینه عیب یابی و تعمیر همان دستگاه فعالیت دارند. از این رو می توان گفت، اگر تخصص کافی برای شناسایی علت قفل شدن لباسشویی بوش را ندارید، می توانید با از خدمات مرکز تعمیرات لباسشویی بوش در تهران که توسط نمایندگی آن ارائه می شود، استفاده نمایید.

ضمن این که نمایندگی تعمیرات لباسشویی بوش در تهران، به واسطه تعمیرکار متخصص این وسیله، مشکل قفل شدن لباسشویی بوش شما را برطرف خواهد کرد. آی پی امداد سعی دارد تا با ارائه خدمات مختلف هم چون خدمات تعمیرات لباسشویی بوش در تهران و یا تعمیر لباسشویی بوش در محل، علاوه بر جلوگیری از اتلاف وقت و هزینه کاربران این دستگاه، به حفظ کارایی آن نیز کمک کند.


مغز شما برای تقویت و تنظیم زندگی شما ساخته شده است.

ضمیر ناخودآگاه شما چیزی به نام تکانه هومئوستاتیک دارد که عملکردهایی مانند دمای بدن، ضربان قلب و تنفس را تنظیم می کند. برایان تریسی آن را اینگونه توضیح داد: "از طریق سیستم عصبی خودمختار شما، [تکانه هموستاتیک شما] تعادلی را بین صدها ماده شیمیایی موجود در میلیاردها سلول شما حفظ می کند، به طوری که کل بدن فیزیکی شما در بیشتر مواقع در هماهنگی کامل عمل می کند."

اما چیزی که بسیاری از مردم متوجه نمی شوند این است که همانطور که مغز شما برای تنظیم خود فیزیکی شما ساخته شده است، همانطور که سعی می کند خود ذهنی شما را تنظیم کند. ذهن شما دائماً اطلاعات و محرک‌هایی را فیلتر می‌کند و به شما توجه می‌کند که باورهای قبلی شما را تأیید می‌کند (این مورد در روان‌شناسی به عنوان سوگیری تأیید شناخته می‌شود) و همچنین افکار و انگیزه‌های مکرر را به شما ارائه می‌کند که شبیه و منعکس‌کننده کارهایی است که در آن انجام داده‌اید. گذشته

ضمیر ناخودآگاه شما دروازه بان منطقه راحتی شماست.

همچنین این حوزه ای است که در آن می توانید خود را به انتظار عادت دهید و به طور معمول به دنبال اقداماتی باشید که بزرگترین موفقیت، شادی، تمامیت یا شفای زندگی شما را بسازد و تقویت کند.

در اینجا چند راه برای شروع آموزش مجدد ذهن خود به عنوان متحد شما، نه دشمن شما، آورده شده است.

1. مایل به دیدن تغییر تغییرناپذیر باشید


اولین قدم برای ایجاد تغییر عظیم در زندگی شما این است که در واقع باور نکنید که ممکن است، بلکه تمایل به دیدن امکان پذیر بودن آن است.

شما نمی توانید از یک شکاک کاملاً به یک مؤمن صمیمانه بپرید. گام بین آنها فقط باز بودن برای دیدن آنچه ممکن است است. ممکن است سعی کنید چند "ایمیل ترسناک" بفرستید، که در آن مشتری یا شریکی را برای چیزی پیشنهاد می کنید که دلیلی برای پاسخ دادن به آن ندارند. ممکن است چند ده پیام نادیده گرفته شده داشته باشید، اما در نهایت، کسی پاسخ خواهد داد.

نکته این است که شما حاضرید ببینید آیا امکان پذیر است یا نه... این چیزی است که زندگی شما را تغییر خواهد داد.

2. به خود اجازه موفقیت بدهید


به‌جای تکرار همان روایت قدیمی که معتقد بود وقتی 10 پوند وزن دارید، خوشحال می‌شوید، یک ترفیع و دو اتفاق در زندگی‌تان پایین‌تر است، روی تغییر تک‌گویی درونی‌تان کار کنید: «به من اجازه می‌دهم زندگی‌ام خوب باشد. "

به خود اجازه شادی و موفقیت بدهید و در این مورد احساس گناه نکنید. اگر بین غیراخلاقی بودن یا فاسد بودن موفقیت رابطه ناخودآگاه دارید، مطمئناً کاری را که باید انجام دهید تا زندگی مورد نظر خود را انجام دهید، انجام نمی دهید. در عوض، به خود اجازه دهید تا به یک وجود کامل، شاد، سالم، پایه و معنادار قدم بگذارید.

3. اجازه ندهید ترس های دیگران سایه های شک را ایجاد کند


روشی که مردم به اخبار موفقیت شما پاسخ می‌دهند، به شما می‌گوید که واقعاً در زندگی خود چگونه هستند.

اگر نامزدی خود را اعلام کنید، افرادی که در ازدواج خوشبخت هستند برای شما خوشحال خواهند شد. افرادی که در ازدواج ناراضی هستند به شما هشدار می دهند که دشوار است و باید از زمان باقی مانده خود به عنوان افراد "مجرد" لذت ببرید.

نکته این است که ترس های دیگران فرافکنی از موقعیت های خودشان است. آنها هیچ ربطی به توانایی و توانایی شما ندارند.

 

4. اطراف خود را با تقویت مثبت احاطه کنید


یک بطری شامپاین را در یخچال نگه دارید. زنگ ساعت صبح خود را روی تلفن خود تغییر دهید تا پیام "تبریک می گویم!!!" اطمینان حاصل کنید که مواردی که اغلب می بینید و لمس می کنید، برای شما مثبت و امیدوار کننده هستند. یک یادداشت الهام بخش در پست آن در کنار رایانه خود نگه دارید. افرادی را که باعث می شوند نسبت به خودتان احساس بدی داشته باشید را لغو فالو کنید و کسانی را که دائماً پیام های انگیزشی و ایده های جالب ارسال می کنند را دنبال کنید. به جای اینکه درک شما از ارزش خود را کاهش دهد، فید خبری خود را به مکانی تبدیل کنید که می تواند رشد شما را تسریع کند.

5. موفقیت خود را به عنوان یک واقعیت فعلی بیان کنید، نه یک برنامه آینده


اگرچه شما نباید جملاتی مانند "من یک کانورتیبل رانندگی می کنم" یا "من یک مدیر عامل هستم" بگویید، اگر آنها در واقع درست نیستند، در مورد آنچه از زندگی می خواهید صحبت کنید نه در شرایطی که می خواهید. یک روز آن را دنبال کن، اما اینکه در حال حاضر با آن زندگی می کنی.

به جای این که بگویید: "امیدوارم روزی این کار را انجام دهم"، بگویید: "من اکنون دارم استراتژی می‌کنم که چگونه این کار را انجام دهم." به جای این که فکر کنید: «وقتی در جای دیگری در زندگی ام باشم خوشحال خواهم شد»، فکر کنید، «من کاملاً قادر هستم همین جا و همین الان خوشحال باشم، هیچ چیز مانع من نمی شود».

6. یک فضای دید ایجاد کنید


اینکه بتوانید تصور کنید چه چیزی از زندگی خود می خواهید برای ایجاد آن کاملا ضروری است، زیرا اگر ندانید به کجا می روید، نمی دانید ابتدا به کدام سمت بپیچید.

هنگامی که تصویر شفافی از آنچه می خواهید و نحوه زندگی آن در ذهن خود دارید، می توانید آن را اجرا و خلق کنید. اگر هنوز در ابهام هستید یا بین آنچه می خواهید سرگردان هستید، از انجام اقدام واقعی و معنادار نسبت به هر چیزی ناتوان خواهید شد.

چه از تابلو، وبلاگ، نوت بوک یا تابلوی Pinterest استفاده می کنید، کلمات و تصاویری را کنار هم قرار دهید که نشان دهنده آنچه می خواهید و نحوه زندگی شماست.

7. مقاومت خود را شناسایی کنید


وقتی ضمیر ناخودآگاه ما ما را از دنبال کردن چیزی که دوست داریم باز می دارد، به این دلیل است که ما در مورد آن اعتقاد متضادی داریم.

برای شناسایی مقاومت خود، خود را زیر سوال ببرید. از خود بپرسید که چرا وقتی کار را به تعویق می اندازید، احساس بهتری دارید، یا چرا به دست آوردن چیزی که واقعا می خواهید می تواند شما را در جایی قرار دهد که بیش از همیشه احساس آسیب پذیری کنید. قبل از ادامه، راهی برای برآورده کردن این نیازها پیدا کنید.

8. برای زندگی خود یک طرح جامع داشته باشید


برنامه های پنج ساله یا حتی 10 ساله را فراموش کنید. تغییرات بسیار زیادی در طول زمان تقریباً غیرممکن است که اهدافی را تعیین کنید که بتوانید آنها را حفظ کنید. به احتمال زیاد، فرصت‌های جدید یا حتی بهتر ظاهر می‌شوند، و اگرچه زندگی‌تان آنطور که فکر می‌کردید به نظر نمی‌رسد، اما برای آن شرایط بهتری دارید.

در عوض، یک طرح جامع داشته باشید. ارزش ها و انگیزه های اصلی خود را شناسایی کنید. از خود بپرسید هدف نهایی از آنچه می خواهید تا زمانی که زنده هستید به دست آورید چیست؟ تصور کنید چه نوع میراثی را می خواهید به جا بگذارید. هنگامی که ارزش‌های تصویر بزرگ خود را شناسایی کردید، می‌توانید برای بلندمدت تصمیماتی بگیرید که با خود واقعی‌تان همسو باشد.

 

9. یک مجله قدردانی راه اندازی کنید


بهترین راه برای قرار دادن خود در موقعیت «داشتن» به جای «خواستن»، شروع تمرین سپاسگزاری است. با ابراز تشکر از همه چیزهایی که دارید، ذهنیت خود را از گرسنگی برای تغییر به احساس رضایت از جایی که در آن هستید تغییر می دهید. هیچ چیز به اندازه قدردانی، فراوانی را برای شما مغناطیسی نمی کند. ضرب المثلی وجود دارد که می گوید وقتی باور کردید که به اندازه کافی دارید، آماده دریافت بیشتر و بیشتر و بیشتر خواهید شد. که بدون شک درست است.

10. شروع به درخواست آنچه می خواهید کنید، حتی اگر می دانید که از شما رد می شود


اگر کسی از شما می خواهد که یک پروژه مشاوره ای انجام دهید، مقدار پولی را که واقعاً می خواهید برای آن به دست آورید، بخواهید. اگر هدف شما ترفیع در سازمانتان است، با بالاترین سطح خود بنشینید و نیت خود را اعلام کنید. با برندهایی که می خواهید با آنها کار کنید تماس بگیرید. شروع به درخواست آنچه می خواهید کنید، حتی اگر دلیلی برای این باور نداشته باشید که کسی واقعاً آن چیزها را به شما خواهد داد. در نهایت، آنها خواهند شد.

11. وابستگی خود را به «چگونه» رها کنید


وظیفه شما این است که چه چیزی را شناسایی کنید و سپس با افراد دیگر برای چگونه کار کنید.

اگر هدف شما این است که از راه دور کار کنید و کسب و کار خود را اداره کنید، به جای اینکه در صورت شکست اولین تلاشتان تسلیم شوید، سعی کنید دوباره تصور کنید که چگونه می توانید به چشم انداز نهایی خود به روشی جدید دست پیدا کنید که از نظر مالی سودآورتر باشد.

نکته این است که زندگی همیشه شما را با نحوه به ثمر رسیدن همه چیز شگفت زده خواهد کرد. به جای اینکه با وسواس به هر جزئیات کوچکی آنطور که فکر می کنید دلبسته باشید، به پتانسیل و امکان باز باشید، حتی اگر چیزی باشد که قبلا تصورش را نمی کردید.

12. اطراف خود را با متحدین احاطه کنید


شروع به گذراندن وقت با افرادی کنید که جاه طلب، حامی و خلاق هستند.

اگر هر آخر هفته با افرادی معاشرت می‌کنید که به همین ترتیب از زندگی خود ناراضی هستند، اگر سعی کنید رها شوید و کارهای خود را انجام دهید، از حمایت فراوانی برخوردار نخواهید شد. به یاد داشته باشید که شما واقعاً تبدیل به کسی خواهید شد که بیشترین زمان را با او می گذرانید و با دقت انتخاب کنید که چه کسی باشد.

13. زمان "هوای مرده" خود را با تاکید و انگیزه پر کنید


وقتی هر روز صبح در حال رفت و آمد هستید، به یک سخنرانی یا پادکست انگیزشی گوش دهید. در حالی که مشغول شستن ظروف یا رانندگی هستید، برنامه گفتگو را تنظیم کنید که به نوع کسب و کاری که می خواهید انجام دهید مربوط می شود. زندگی خود را با تایید و انگیزه تا حد ممکن القا کنید. ممکن است نیاز داشته باشید که این درس ها را بیش از یک بار بشنوید، اما به مرور زمان به مغز شما نفوذ می کنند و در نهایت، متوجه خواهید شد که بر اساس خرد دریافت شده از کسانی که در جایی هستند که می خواهید باشید، عمل می کنید.


تصور کنید ایده ای برای کارآفرینی به ذهن شما رسیده و قصد راه اندازی کسب و کاری را دارید که تا به حال توسط فرد دیگری راه اندازی نشده است. مسیر مبهم و نامشخص است. زیرا تا کنون کسی پای در این مسیر نگذاشته و تا به حال چنین ایده ای توسط هیچ شخصی عملی نشده است. در دنیای خارج از خودتان هیچ دلگرمی، هیچ مشوق و انگیزه ای پیدا نمی کنید. اگر ایده تان را با دوستی درمیان بگذارید، نظرهایی ممتنع، مبهم و گاها منفی را دریافت می کنید. هر حس خوبی هم باشد، در درون خود شماست.

درون هر انسان دو بخش وجود دارد. نیمه تاریک و نیمه روشن. این دو بخش یکسان نیستند و گاهی یک بخش، بزرگتر و قدرتمندتر از بخش دیگر است. هنگامی که یک نوزاد به دنیا می آید، درون او کاملا روشن است و نیمه تاریک او هنوز شکل نگرفته است.

نیمه تاریک درون

عامل به وجود آورنده نیمه تاریک، باورهایی است که از زندگی کردن با دیگران و تعامل با آنها به ما منتقل می شوند. این باورها منفی هستند و همراه با خود احساسات منفی را به وجود می آورند. باورها هر چه که باشند، مثبت یا منفی، حاوی احساساتی از جنس خودشان هستند. این باورها رفتارهای انسان را رهبری می کنند.

وقتی میخواهید دست به کاری بدیع بزنید، بخشی از درون شما، در شما اشتیاق ایجاد می کند و به شما می گوید: حرکت کن! موفق می شوی. در درون شما شور، اشتیاق، انگیزه و کنجکاوی ایجاد می کند. در حالی که نیمه دیگر در درون تو فریاد می زند که: اینکارو نکنیا! مگه دیوونه شدی!؟! حتی فکرشم نکن!

میخوای همکلاسی ها و دوستات بهت بخندن؟ میخوای آبروی خودتو پیش خانواده و فامیل ببری؟ میخوای مضحکه ی عالمو آدم بشی؟! نه نه نه! اصلا بهش فکر نکن.

نیمه روشن خداگونه است. پر است از امید. به شما وعده موفقیت و برکت می دهد. به شما دستور حرکت می دهد. اگر گوش های خود را به سوی ندای بخش روشن درونتان باز کنید، شما را به سمت نور و پیروزی هدایت می کند. در دل ابهام، راه را به شما نشان می دهد و شما را به سر منزل مقصود می رساند. پیروی از نیمه روشن به شجاعت بسیار بیشتری نیاز دارد. زیرا در بیرون از خودتان ممکن است هیچ حامی و حتی فردی که شما و هدفتان را درک کند وجود نداشته باشد. شاید حتی گوش شنوایی هم نداشته باشید. بنابراین اغلب برای پای نهادن در مسیر، همراهی از جنس خود ندارید. اما بدانید که شما تنها نیستید و در تمام طول مسیر خداوند با شماست.

در عوض نیمه تاریکِ درون، شیطانیست. مدام شما را ناامید می کند. به شما وعده شکست، سختی و فقر می دهد. به شما دستور توقف و بازگشت می دهد. مدام در دل شما ترس، استرس و دودلی ایجاد می کند و اگر گوش های خود را به سوی ندای بخش تاریک درونتان بگشایید، از شما فردی محتاط، ترسو و شکست خورده می سازد. پیروی از نیمه تاریک درون نیاز به شجاعت ندارد. وقتی دودل شوید، وقتی بترسید، افراد زیادی را می بینید که مانند شما ترسیده اند و بازگشته اند. افراد زیادی را میبینید که معمولی زندگی میکنند و از معمولی زندگی کردن خود بسیار خرسند و راضی هستند.

اگر در هدفتان اندکی تردید داشته باشید، به سرعت افراد زیادی تردید شما و بازگشت را تایید می کنند و آن را منطقی می دانند.

نیمه های درون انسان یکسان نیستند. هنگام تولد تمام درون هر فرد روشن است و با گذشت زمان و انتقال تفکرات و باورهایِ منفیِ بزرگترها به کودک، نیمه ی تاریک در درون او شکل می گیرد. همه انسان ها در وضعیتی یکسان زندگی را آغاز می کنند و همه نیمه های تاریک و روشن درون را تجربه خواهند کرد. اما برخی گوششتان بیشتر برای نداهای خداگونه و برخی برای نداهای شیطانی باز است. به هر ندا که بیشتر توجه کنید، آن نیمه بیشتر در درون شما سایه می گستراند.

نیمه تاریک درون

هنگامی که یک نیمه در درون شما غالب می شود، خصوصیات خاص آن نیمه نیز در شما شکل می گیرد. اگر گوش دادن به نداها و فرمان های نیمه تاریک درونتان به عادت شما تبدیل شود، شخصیت شما نیز به همین شکل رقم می خورد. به فردی تبدیل می شوید که کارهایی را انجام می دهد که توسط افراد زیادی انجام می شود. همرنگ جماعت هستید و تایید دیگران بسیار برای شما مهم است. شخصیتی نگران، مضطرب، محتاط و ترسو دارید.

نمونه افرادی که به ندای بخش تاریک درونشان گوش می کنند، افرادیست که در شصت سالگی افخار می کنند که سی سال کارمند بوده اند و اکنون بازنشسته شده اند. اگر از آنها بپرسید که در این سالها در ازای عمری که دادی چه چیز به دست آوردی، به شما می گویند تجربه سی سال کار برای فلان شرکت، سابقه بیمه و حقوقی که هر ماه دریافت کرده اند و شاید از آن حقوقی هم که در ازای عمر گران بهایشان دریافت کرده اند چیزی باقی نمانده باشد.

این افراد سی سال هر روز صبح زود بیدار شده و از خانه به محل کار رفته اند و برای دیگران کار کرده اند زیرا هر بار که خواسته اند بر روی ایده خودشان کار کنند، بخش تاریک درونشان به آنها گفته است که:

ببین تو اگر در این شرکت کار کنی آخر ماه حقوق تو جیبته! درآمدت تضمین شده است. حقوق و مزایا داری. بیمه داری. عیدی میگیری. می تونی با اون پول برای خودت لباس، گوشی، ساعت و چیزای با حال بخری! اما معلوم نیست کارآفرینی و کار کردن روی ایده خودت جواب بده! تا مدتها باید بدون پول و درآمد کار کنی. آخر هم معلوم نیست موفق بشی؟ نشی؟

 دوستات رو ببین! همه ماشین دارن، خونه اجاره کردن! با هر بدبختی و زحمتی شده ازدواج کردند. اما تو هیچ کدوم ازینها رو نداری. درسته هر ماه کلی قسط و وام و بدهی دارند اما بالاخره ظاهر زندگیشون خیلی از تو قشنگتره! بیخیال شو. بیا راهی رو که میلیونها نفر دارن میرن رو تو هم برو و الکی وقت خودت رو تلف نکن! بیل گیتس و استیو جابز و کارآفرینهای بزرگ همه استثناء بودند. یک نفر در میلیاردها نفر بودند که تونستند موفق بشن. از خیالات، افسانه ها و توهم بیا بیرون و بچسب به زندگیت.

همین الان هم کلی دیر شده! همین فردا شروع کن و بگرد یه شرکت پیدا کن. برو با حقوق وزارت کار شروع کن به کار کردن. از پایینترین جا. اصلا از کارگری! اگه خوب کار کنی و خودت رو نشون بدی کم کم حقوقت رو افزایش میدن. ارتقا میگیری. بعد چند سال می تونی درخواست وام بدی یه ماشین قسطی بخری. کم کم جا میوفتی شناخته میشی. بهت احترام میذارن. سابقه کار پیدا میکنی ... .

هر چقدر نیمه تاریک در درون شما گسترده تر باشد، این نداها و این مخالفت ها برای متوقف کردن شما از انجام کاری بکر، بیشتر است. فردی که قصد انجام کارآفرینی دارد، در وهله اول و در کنار اقداماتی که باید برای راه اندازی کسب و کارش انجام دهد، باید با این نداهای درونی مبارزه کند و بر آنها غلبه کند.

فرد کارآفرین مبارزی بزرگ است. زیرا نه تنها با نداهای منفی ذهن خود مبارزه می کند، بلکه بسیاری از اوقات با قضاوت های مردم و نگاه های پر تاسف خانواده و دوست و آشنا نیز دست و پنجه نرم می کند.

او کار می کند و برای ساخت پدیده ای فوق العاده عوامل مختلف را گرد هم می آورد. مطالعه می کند و علم خود را بالاتر می برد. با مسائل مختلف روبرو می شود و برای حل آنها باید تمام تمرکز و خلاقیت خود را به کار بگیرد. با بودجه کمی که در اختیار دارد باید تجهیزات و امکاناتی که نیاز دارد را فراهم کند. نیمه تاریک درون در تک تک این لحظات همراه شماست و قصد منصرف کردن شما را دارد. در این شرایط تصور کنید خانواده و گله و شکایت های آنها از اینکه چرا راهی را انتخاب نمیکنی که سریعتر بتوانی مستقل شوی، ازدواج کنی و مانند بقیه به اصطلاح سرو سامان بگیری، گاه انگیزه و انرژی برای روبرویی با چالش های کارآفرینی را در شما از بین می برد.

نیمه تاریک درون

بر سر یک دو راهی قرار دارید. قبول شکست و بازگشت به یک زندگی عادی یا ادامه مسیر! حقیقت این است که در این شرایط هیچ کس به کمک شما نخواهد آمد و حتی ممکن است از سوی خانواده و آشنایان طرد شوید. به دلیل شرایط مالی نابسامانی که در آن قرار دارید، از بودن در جمع دوستان خودداری کنید. اما در تمام طول مسیر ندایی در عمق ذهن و وجودتان به شما می گوید ادامه بده!

همانا کسانى که گفتند: پروردگار ما خداى یکتاست آنگاه [بر آن‌] استقامت نمودند، فرشتگان بر آنان فرومى‌آیند [و گویند] که مترسید و اندوه مدارید و شما را مژده باد به آن بهشتى که نوید داده مى‌شدید. (سوره فصلت آیه 30)

با استقامت در این مسیر نداهای منفی کمتر شده ولی از بین نمی روند. نیمه تاریک درون از راه های دیگری سعی در برهم زدن تمرکز شما از مسیر دارد. مثلا می گوید: اقلا در کنار کاری که انجام می دهی، شغلی پاره وقت دست و پا کن تا اقا از پس مخارج روزمره ات بربیای!

این دلیل ها به ظاهر بسیار منطقی هستند اما همان کار پاره وقت پتانسیل آن را دارد تا ذهن شما را در ایام آزاد نیز به خود مشغول کند و یا چشیدن شیرینی درآمدی هرچند اندک شما را از ادامه مسیر منحرف و منصرف کند.

برای قدم گذاردن در مسیری که توصیف کردم، نکته ای مهم نهفته است. اگر صرفا قصد شما کارآفرینی و رسیدن به کسب پول و ثروت باشد، طی کردن مسیر همراه با درد، سختی و تحمل کردن خواهد بود و احتمال اینکه نیمه تاریک درون، شما را از ادامه مسیر منصرف کند بسیار زیاد است. اما اگر حوزه ای را انتخاب کنید که عاشق آن هستید و کاری را بکنید که از انجام آن لذت میبرید، حل کردن مسائل و روبرو شدن با چالش ها بسیار لذت بخش خواهد بود و غلبه بر نیمه تاریک درون ممکن می شود.

وقتی استقامت می کنید و بر نیمه تاریک درون غلبه می کنید، کم کم نداهای نیمه تاریک خاموش می شود و نیمه روشن درون شما روشن تر می شود. آن صدای ضعیفی که در تمام طول مسیر به شما فرمان حرکت و ادامه مسیر را میداد، رساتر می شود و اعتماد به نفس و انگیزه درونی شما را افزایش می دهد. ندای نیمه روشن، که تا به الان توسط باورهای منفی شما در ضعیف ترین حالت قرار داشت، زنده می شود. درونتان را روشن می کند. راه را به شما نشان می دهد. ایده های ناب و فوق العاده به شما می دهد.

نیمه تاریک درون

شخصیت فردی که به ندای روشن ذهن خود گوش فرا می دهد، شجاع، ریسک پذیر، پر دل و جرات، امیدوار و با انگیزه، کنجکاو و عاشق تجربه ناشناخته هاست. اگر در شصت سالگی از او بپرسید که از کار کردن در مسیر علایق خود چه به دست آوردی؟ می گوید: من از زندگی لذت بردم. من تک تک لحظه هایم را صرف کاری کردم که عاشق آن بودم. من خلق کردم. چیزی را به وجود آوردم که پس از مرگم نیز به یادگار خواهد ماند. من چیزی به جهان افزودم و جهان را به جایی بهتر برای دیگران تبدیل کردم. احساس میکنم انسان بودم را تجربه کردم. ماموریتی را که برای آن خلق شده بودم را به پایان رساندم. آزادی را تجربه کردم و حسرت هیچ چیز را ندارم. اگر دوباره به دنیا بیایم، دقیقا همین مسیر را انتخاب می کنم.

نیمه تاریک درون

این احساسات، این تجربیات، این درک از قوانین جهان و این درک از قدرت خودم برای خلق رؤیاهایم، سبب شده است که هیچگاه حاضر نباشم حتی یک ساعت از وقتم را به کار کردن برای دیگران هدر دهم.

فرهاد کوکائیان

 منبع: گروه تحقیقاتی یکشو


نظر

کائنات همه چیز است. شامل تمام فضا و تمام ماده و انرژی موجود در فضا می شود. حتی خود زمان و البته شامل شما هم می شود.
زمین و ماه مانند سایر سیارات و ده ها قمر آنها بخشی از کائنات هستند. سیارات همراه با سیارک ها و دنباله دارها به دور خورشید می چرخند. خورشید یکی از صدها میلیارد ستاره در کهکشان راه شیری است و بیشتر این ستارگان سیاره های خود را دارند که به نام سیارات فراخورشیدی شناخته می شوند.

کهکشان راه شیری تنها یکی از میلیاردها کهکشان در جهان قابل مشاهده است - تصور می شود که همه آنها، از جمله کهکشان ما، دارای سیاهچاله های بسیار پرجرم در مرکز خود هستند. تمام ستارگان در همه کهکشان ها و همه چیزهای دیگری که ستاره شناسان حتی نمی توانند مشاهده کنند، همه بخشی از جهان هستند. به سادگی، همه چیز است.

اگر چه جهان ممکن است مکانی عجیب به نظر برسد، اما دور نیست. در هر کجا که در حال حاضر هستید، فضای خارج از زمین تنها 62 مایل (100 کیلومتر) با ما فاصله دارد. روز یا شب، چه در داخل خانه یا خارج از منزل، چه در خواب، چه در حال خوردن ناهار یا چرت زدن در کلاس، فضای بیرونی تنها چند ده مایل بالای سر شما قرار دارد. زیر شما هم هست حدود 8000 مایل (12800 کیلومتر) زیر پای شما - در طرف مقابل زمین - خلاء و تشعشعات نابخشودنی فضای بیرونی در کمین است.

در واقع، شما در حال حاضر از نظر فنی در فضا هستید. انسان‌ها می‌گویند «بیرون در فضا» انگار آنجاست و ما اینجا هستیم، انگار زمین از بقیه جهان جداست. اما زمین یک سیاره است و مانند سایر سیارات در فضا و بخشی از کیهان است. اتفاقاً همه چیز در اینجا زندگی می کند و محیط نزدیک به سطح این سیاره خاص برای زندگی آنطور که ما می شناسیم مهمان نواز است. زمین یک استثنا کوچک و شکننده در کیهان است. برای انسان ها و سایر موجوداتی که روی سیاره ما زندگی می کنند، عملاً کل کیهان یک محیط خصمانه و بی رحم است.

 

زمین چند ساله است؟

سیاره ما، زمین، نه تنها در فضا، بلکه در زمان واحه است. ممکن است دائمی به نظر برسد، اما کل سیاره یک چیز زودگذر در طول عمر کیهان است. نزدیک به دو سوم از زمان پیدایش جهان، زمین حتی وجود نداشته است. همچنین در وضعیت فعلی خود برای همیشه باقی نخواهد ماند. چندین میلیارد سال دیگر، خورشید منبسط خواهد شد، عطارد و زهره را می بلعد و آسمان زمین را پر می کند. حتی ممکن است آنقدر بزرگ شود که خود زمین را ببلعد. سخت است که مطمئن باشیم به هر حال، انسان‌ها تازه شروع به رمزگشایی کیهان کرده‌اند.

در حالی که پیش بینی دقیق آینده دور دشوار است، گذشته دور کمی کمتر است. دانشمندان با مطالعه واپاشی رادیواکتیو ایزوتوپ ها روی زمین و سیارک ها دریافتند که سیاره ما و منظومه شمسی حدود 4.6 میلیارد سال پیش شکل گرفته اند.

کائنات چند ساله است؟

از سوی دیگر، به نظر می رسد که جهان حدود 13.8 میلیارد سال قدمت داشته باشد. دانشمندان با اندازه گیری سن قدیمی ترین ستارگان و سرعت انبساط جهان به این عدد رسیدند. آنها همچنین انبساط را با مشاهده تغییر داپلر در نور از کهکشان‌ها اندازه‌گیری کردند، که تقریباً همه آنها از ما و از یکدیگر دور می‌شوند. هر چه کهکشان ها دورتر باشند، سریعتر دورتر می شوند. ممکن است انتظار داشته باشیم که گرانش حرکت کهکشان ها را از یکدیگر کند کند، اما در عوض سرعت آن ها در حال افزایش است و دانشمندان دلیل آن را نمی دانند. در آینده ای دور، کهکشان ها آنقدر دور خواهند بود که نور آنها از زمین قابل مشاهده نخواهد بود.

     به عبارت دیگر، ماده، انرژی و همه چیز در جهان (از جمله خود فضا) در شنبه گذشته فشرده تر از امروز بود.

به عبارت دیگر، ماده، انرژی و همه چیز در جهان (از جمله خود فضا) در شنبه گذشته فشرده تر از امروز بود. همین را می توان در مورد هر زمانی در گذشته گفت - سال گذشته، یک میلیون سال پیش، یک میلیارد سال پیش. اما گذشته تا ابد ادامه ندارد.

با اندازه گیری سرعت کهکشان ها و فاصله آنها از ما، دانشمندان دریافته اند که اگر می توانستیم به اندازه کافی به عقب برگردیم، قبل از اینکه کهکشان ها تشکیل شوند یا ستاره ها شروع به همجوشی هیدروژن به هلیوم کنند، اشیا آنقدر به هم نزدیک و داغ بودند که اتم ها نمی توانستند تشکیل شوند و فوتون ها جایی برای رفتن نداشت کمی دورتر در زمان، همه چیز در یک نقطه بود. یا واقعاً کل جهان (نه فقط ماده موجود در آن) یک نقطه بود.

زمان زیادی را صرف بررسی ماموریتی برای بازدید از نقطه ای که کیهان در آن متولد شده است، نکنید، زیرا یک فرد نمی تواند از مکانی که انفجار بزرگ در آن رخ داده است بازدید کند. اینطور نیست که جهان یک فضای تاریک و خالی بود و انفجاری در آن اتفاق افتاد که همه مواد از آن سرچشمه گرفتند. کیهان وجود نداشت فضا وجود نداشت زمان بخشی از جهان است و بنابراین وجود نداشته است. زمان نیز با انفجار بزرگ آغاز شد. با انبساط جهان در طول زمان، خود فضا از یک نقطه به کیهان عظیم منبسط شد.

کائنات از چه چیزی ساخته شده است؟

کائنات شامل تمام انرژی و ماده موجود است. بیشتر مواد قابل مشاهده در جهان به شکل اتم های جداگانه هیدروژن است که ساده ترین عنصر اتمی است که فقط از یک پروتون و یک الکترون ساخته شده است (اگر اتم دارای یک نوترون نیز باشد، در عوض دوتریوم نامیده می شود). دو یا چند اتم که الکترون های مشترک دارند یک مولکول است. تریلیون ها اتم با هم یک ذره غبار هستند. چند تن کربن، سیلیس، اکسیژن، یخ و برخی فلزات را با هم بکوبید و یک سیارک خواهید داشت. یا 333000 جرم زمین از هیدروژن و هلیوم را با هم جمع کنید و ستاره ای شبیه به خورشید خواهید داشت.

به منظور عملی بودن، انسان ها توده های ماده را بر اساس ویژگی هایشان دسته بندی می کنند. کهکشان‌ها، خوشه‌های ستاره‌ای، سیارات، سیارات کوتوله، سیارات سرکش، قمرها، حلقه‌ها، حلقه‌ها، دنباله‌دارها، شهاب‌سنگ‌ها، راکون‌ها - همگی مجموعه‌ای از مواد هستند که ویژگی‌های متفاوتی از یکدیگر نشان می‌دهند اما از قوانین طبیعی یکسانی پیروی می‌کنند.

دانشمندان شمارش این توده های ماده را آغاز کرده اند و اعداد به دست آمده بسیار وحشی هستند. کهکشان خانگی ما، کهکشان راه شیری، دارای حداقل 100 میلیارد ستاره و جهان قابل مشاهده حداقل 100 میلیارد کهکشان است. اگر کهکشان‌ها به یک اندازه باشند، 10 هزار میلیارد میلیارد (یا 10 هزار میلیارد) ستاره در جهان قابل مشاهده به ما می‌دهد.

اما به نظر می رسد که جهان دارای دسته ای از ماده و انرژی است که ما نمی توانیم آنها را ببینیم یا مستقیماً مشاهده کنیم. همه ستارگان، سیارات، دنباله دارها، سمورهای دریایی، سیاهچاله ها و سوسک های سرگین با هم کمتر از 5 درصد از مواد موجود در کیهان را تشکیل می دهند. حدود 27 درصد باقیمانده ماده تاریک و 68 درصد انرژی تاریک است که هیچ یک از آنها حتی از راه دور قابل درک نیستند. جهان همانطور که می‌دانیم اگر ماده تاریک و انرژی تاریک وجود نداشتند کار نمی‌کرد و به آنها برچسب "تاریک" داده می‌شد زیرا به نظر می‌رسد دانشمندان نمی‌توانند مستقیماً آنها را مشاهده کنند. حداقل الان نه.

 

دیدگاه ما نسبت به جهان در طول زمان چگونه تغییر کرده است؟

درک بشر از چیستی جهان، نحوه عملکرد و وسعت آن در طول اعصار تغییر کرده است. برای زندگی های بی شماری، انسان ها ابزار کمی برای درک جهان داشتند یا اصلاً نداشتند. اجداد دور ما در عوض برای توضیح منشأ همه چیز بر اسطوره تکیه می کردند. از آنجایی که اجداد ما خودشان آنها را اختراع کرده‌اند، اسطوره‌ها به جای ماهیت واقعیت، نگرانی‌ها، امیدها، آرزوها یا ترس‌های انسان را منعکس می‌کنند.

با این حال، چندین قرن پیش، انسان ها شروع به استفاده از ریاضیات، نوشتن و اصول تحقیقی جدید برای جستجوی دانش کردند. این اصول در طول زمان و همچنین ابزارهای علمی اصلاح شدند و در نهایت نکاتی را در مورد ماهیت جهان آشکار کردند. تنها چند صد سال پیش، زمانی که مردم شروع به بررسی سیستماتیک ماهیت اشیا کردند، کلمه "دانشمند" حتی وجود نداشت (در عوض برای مدتی محققان را "فیلسوف طبیعی" می نامیدند). از آن زمان تاکنون، دانش ما از کیهان بارها به جلو جهش کرده است. تنها حدود یک قرن پیش بود که اخترشناسان برای اولین بار کهکشان هایی فراتر از کهکشان ما را مشاهده کردند و تنها نیم قرن از زمانی که انسان برای اولین بار شروع به ارسال فضاپیما به جهان های دیگر کرد می گذرد.

در طول عمر یک انسان، کاوشگرهای فضایی به بیرون منظومه شمسی سفر کرده اند و اولین تصاویر نزدیک از چهار سیاره غول پیکر و قمرهای بی شمارشان را ارسال کرده اند. مریخ نوردها برای اولین بار در امتداد سطح مریخ چرخیدند. انسان ها یک ایستگاه فضایی با خدمه دائمی در مدار زمین ساختند. و اولین تلسکوپ های فضایی بزرگ مناظر شگفت انگیزی از نقاط دورتر از کیهان را نسبت به قبل ارائه کردند. تنها در اوایل قرن بیست و یکم، ستاره شناسان هزاران سیاره را در اطراف ستارگان دیگر کشف کردند، برای اولین بار امواج گرانشی را شناسایی کردند و اولین تصویر از یک سیاهچاله را تولید کردند.

با تکنولوژی و دانش در حال پیشرفت و بدون کمبود تخیل، انسان ها همچنان اسرار کیهان را فاش می کنند. بینش‌های جدید و مفاهیم الهام‌شده به این امر کمک می‌کنند و همچنین از آن سرچشمه می‌گیرند. ما هنوز یک کاوشگر فضایی حتی به نزدیکترین میلیاردها میلیارد ستاره دیگر در کهکشان ارسال نکرده ایم. انسان ها حتی تمام دنیاهای منظومه شمسی خودمان را کاوش نکرده اند. به طور خلاصه، بیشتر کیهانی که می توان شناخت، ناشناخته باقی می ماند.

کائنات نزدیک به 14 میلیارد سال قدمت دارد، منظومه شمسی ما 4.6 میلیارد سال سن دارد، زندگی روی زمین شاید 3.8 میلیارد سال است و انسان ها تنها چند صد هزار سال است که در اطراف وجود داشته اند. به عبارت دیگر، جهان تقریباً 56000 برابر بیشتر از گونه ما وجود داشته است. با این معیار، تقریباً هر اتفاقی که تا به حال رخ داده است، قبل از وجود انسان همینطور بوده است. بنابراین مطمئناً ما سؤالات زیادی داریم - از نظر کیهانی، ما تازه به اینجا رسیدیم.

چند دهه اول کاوش منظومه شمسی خودمان فقط یک شروع است. از اینجا، فقط یک عمر انسان از هم‌اکنون، درک ما از جهان و جایگاه ما در آن بدون شک به روش‌هایی که امروزه فقط می‌توانیم تصور کنیم، رشد کرده و تکامل یافته است.

برای درک بهتر کائنات و نحوه عملکرد آن اینجا کلیک کنید.